افسردگی در نوجوانان
نوجوانی تجربه سختی می‌تواند باشد. تغییرات زیادی در بدن و ذهن شما اتفاق می افتد که می‌تواند نحوه تفکر، رفتار و یادگیری شما را تحت تأثیر قرار دهد؛ و اگر شما تحت شرایط اضطراب آور یا بحرانی قرار بگیرید، غیرطبیعی نخواهد بود که نوسانات هیجانی در شما ایجاد شود.
اما اگر برای مدت طولانی (هفته‌ها تا ماه‌ها) احساس غم شدید داشتید و نمی‌توانستید تمرکز کنید یا کارهایی که قبلن برایتان لذت بخش بود انجام دهید، ممکن است نیاز داشته باشید تا با فرد بزرگسال مورد اعتمادی در مورد افسردگی صحبت کنید.

*افسردگی چیست؟
افسردگی (اختلال افسردگی عمده) اختلالی است که می‌تواند در توانایی‌های شما برای انجام کارهای روزانه مانند خوابیدن، خوردن و مدیریت کردن تکالیف مدرسه تداخل ایجاد کند. افسردگی اختلالی شایع است ولی این بدان معنا نیست که جدی نباشد. درمان برای ایجاد احساس بهتر ممکن است مورد نیاز باشد. افسردگی در هر سنی می‌تواند ایجاد شود اما معمولن علائم آن از نوجوانی و اوایل سنین بیست تا سی سالگی شروع می‌شود. این اختلال می‌تواند در کنار سایر اختلالات روانی مانند اختلال مصرف مواد یا سایر اختلالات جسمی ایجاد شود.
*چرا نمی‌توانید به تنهایی با افسردگی روبرو شوید؟
شاید افراد خانواده و دوستان نزدیک تلاش کنند تا با گفتن جملاتی مانند " افسردگی را از خودت دور کن" یا "فقط باید مثبت باشی" و یا "می‌توانی شادتر باشی فقط اگر بیشتر تلاش کنی" به شما کمک کنند اما افسردگی نشانه‌ای از ضعف یا نقص در شخصیت افراد نیست.
اکثر افراد افسرده برای بهتر شدن نیاز به درمان دارند.

*علائم و نشانه‌های افسردگی چیست؟
احساس غم، چیزی است که همه ما تجربه می‌کنیم. این احساس یک واکنش طبیعی به فقدان یا شکست است اما معمولاً طی چند روز از بین می‌رود. ولی افسردگی متفاوت است.
اگر در مورد داشتن افسردگی تردید دارید سؤالات زیر را از خود بپرسید:
1. آیا دائماً احساس غم، اضطراب یا خالی بودن دارید. مثل‌اینکه چیزی احساس نمی‌کنید؟
2. آیا احساس ناامیدی و شکست در همه مسائل دارید؟
3. آیا احساس بی‌ارزشی و ناتوانی می‌کنید؟ در مورد مسائل احساس گناه دارید؟
4. آیا اکثر مواقع احساس تنش و تحریک‌پذیری دارید؟
5. آیا اکثر مواقع تمایل دارید تنها باشید و از خانواده و دوستان دوری می‌کنید؟
6. آیا افت تحصیلی پیداکرده‌اید؟
7. آیا علاقه خود را به انجام فعالیت‌هایی که قبلاً برایتان لذت‌بخش بوده ازدست‌داده‌اید؟
8. آیا عادات غذایی و خوابیدن شما تغییر کرده است؟
9. آیا دائماً احساس خستگی دارید؟ مثل‌اینکه اصلاً انرژی ندارید یا انرژی شما کمتر شده است؟
10. آیا احساس بی‌قراری دارید یا نمی‌توانید آرام در جای خود بنشینید؟
11. آیا احساس عدم تمرکز یا مشکل در به حافظه سپردن اطلاعات و تصمیم‌گیری در مورد مسائل دارید؟
12. آیا درد بدن، سردرد، درد عضلانی یا مشکلات گوارشی بدون علت مشخص دارید؟
13 آیا افکار مربوط به مردن یا خودکشی دارید؟ آیا تابه‌حال اقدامی برای آسیب به خود داشته‌اید؟
البته همه افراد افسرده تمام موارد ذکرشده را تجربه نمی‌کنند. برخی از افراد تعداد کمی از علائم را تجربه می‌کنند و برخی دیگر علائم بیشتری دارند. علائم و مدت‌زمان حضورشان از فردی به فرد دیگر متغیر است.

*چگونه کمک بخواهید؟
اگر احساس می‌کنید افسرده هستید، شما تنها نیستید. افسردگی شایع است اما اختلالی قابل‌درمان می‌باشد. پس از اطرافیان کمک بخواهید. در اینجا مراحلی برای راهنمایی شما قیدشده است:
مرحله اول:
با یک بزرگ‌سال قابل‌اعتماد مانند والدینتان، مراقب، معلم یا مشاور مدرسه در این مورد صحبت کنید. اگر احساس می‌کنید با افراد بزرگ‌سال راحت نیستید با یک دوست قابل‌اعتماد مشکل خود را مطرح کنید.
مرحله دوم:
اگر سن شما کمتر از 18 سال است از والد یا مراقب خود بخواهید تا با پزشکتان ملاقاتی برای ارزیابی شما در جهت بررسی اینکه مبتلابه بیماری جسمی نشده‌اید داشته باشید. پزشک می‌تواند شمارا در صورت نیاز به بررسی توسط روان‌پزشک، روانشناس یا مشاور راهنمایی کند. این افراد می‌توانند افسردگی و سایر اختلالات روانی را درمان کنند.

*افسردگی چگونه درمان می‌شود؟
افسردگی معمولاً با روان‌درمانی، دارودرمانی یا ترکیب هر دو درمان می‌شود.
*روان‌درمانی پیست؟
روان‌درمانی به مجموعه‌ای از روش‌ها گفته می‌شود که توسط آن، افکار، احساسات و رفتارهای مشکل‌زا شناخته می‌شوند. این روش هم به‌صورت فردی قابل انجام است یعنی ملاقات شما با یک درمانگر و هم به‌صورت گروهی که در آن شما فردی از یک گروه هستید که توسط یک درمانگر اداره می‌شود. این درمان بر مبنای صحبت کردن است.
*چه داروهایی برای درمان افسردگی استفاده می‌شود؟
اگر پزشکتان تشخیص دهد که شما نیاز به دارودرمانی دارید ممکن است برای شما داروی ضدافسردگی تجویز کند. وقتی شما از داروی ضدافسردگی استفاده می‌کنید حتماً باید دستورات پزشک خود را در مورد نحوه صحیح مصرف دارو رعایت کنید. از زمان شروع مصرف تا آغاز اثرات دارو ممکن است 6 هفته طول بکشد پس شما نباید بدون مشورت با پزشک مصرف دارو را قطع کنید. همچنین از مصرف الکل و سایر داروهایی که برای شما تجویز نشده‌اند خودداری کنید.
وقتی زمان قطع مصرف دارو فرابرسد پزشک شما کمک خواهد کرد تا دارو را به‌تدریج کم کرده و قطع کنید تا بدنتان تطابق پیدا کند. اگر شما مصرف دارو را قبل از طی شدن طول دوره درمان قطع کنید، علائم افسردگی بازمی‌گردد. دلیل دیگر برای عدم قطع دارو به‌صورت ناگهانی و خودسرانه، احتمال ایجاد علائم ترک مانند اضطراب و تحریک‌پذیری است.
ضدافسردگی‌ها می‌توانند عوارض جانبی داشته باشند. این عوارض معمولاً خفیف هستند (مانند درد خفیف معده یا سردرد) و خودبه‌خود رفع می‌شوند؛ اما در مورد تمام عوارض جانبی ایجادشده با پزشک خود صحبت کنید چون ممکن است لازم باشد تا مقدار دارو تغییر کرده یا داروی دیگری تجویز شود.
اگرچه داروهای ضدافسردگی می‌توانند مؤثر باشند، اما ممکن است در برخی افراد عوارض جدی‌تری داشته باشند مانند کودکان و نوجوانان. هر فردی که تحت درمان با داروهای ضدافسردگی است حتماً باید تحت نظارت دقیق پزشک خود داروها را مصرف کند.

*برای درمان افسردگی خود چه‌کارهای دیگری می‌توان انجام داد؟
صبور باشید و بدانید مدتی طول می‌کشد تا درمان‌ها اثر کنند. در این مدت شما می‌توانید:
1. فعال باشید و ورزش کنید حتی در حد مدتی قدم زدن.
2. سعی کنید برنامه خواب‌وبیداری منظم داشته باشید.
3. اوقات خود را با خانواده و دوستان سپری کنید.
4. تکالیف و کارهای مدرسه را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کنید. آن‌ها را اولویت‌بندی کنید و ابتدا قسمت‌های مهم‌تر را انجام دهید.

*اگر از اطرافیان شما کسی افسرده بود چه کمکی می‌توان کرد؟
اگر احساس می‌کنید دوست شما احتمال افسردگی دارد، او را تشویق کنید تا با فرد بزرگ‌سالی که می‌تواند وی را برای ملاقات نزد پزشک ببرد صحبت کند هم‌چنین می‌توانید:
1. حمایتگر، صبور و مشوق باشید. حتی اگر متوجه نیستید که دقیقاً چه چیزی در حال رخ دادن است.
2. دوست خود را به فعالیت‌های اجتماعی تشویق و دعوت کنید.
به دوست خود یادآوری کنید که نیاز به کمک دارد و کمک گرفتن مهم است و با گذر زمان و درمان احساس بهتری خواهد داشت.
*هرگز پیام‌های مربوط به مرگ یا خودکشی را نادیده نگیرید. حتی اگر به نظر بیاید که این صحبت‌ها در حد شوخی یا نوعی بزرگنمایی است. صحبت در مورد خودکشی هرگز به معنای تشویق به انجام آن نیست و باید کاملاً جدی گرفته شود. با فردی مورد اعتماد مانند والد، معلم یا خواهر و برادر دوست خود در اولین فرصت در مورد این موضوع صحبت کنید.

*اگر فردی از اطرافیان در مورد انجام خودکشی با شما صحبت کرد چه‌کاری انجام دهید؟
معمولاً خانواده و دوستان اولین کسانی هستند که علائمی مبنی بر احتمال خودکشی قریب‌الوقوع پیدا می‌کنند.
به یاد داشته باشید:
1. اگر کسی به شما گفت که می‌خواهد به‌زودی خودش را از بین ببرد به‌هیچ‌عنوان او را تنها نگذارید.
2. به‌هیچ‌عنوان به کسی قول ندهید که افکار او درباره خودکشی را به‌عنوان راز نگاه خواهید داشت. به فردی قابل‌اعتماد از نزدیکان فرد موردنظر این افکار را اطلاع دهید.
3. در اولین فرصت کمک بخواهید. با شماره تلفن 123 برای اقدامات اورژانس تماس بگیرید و یا فرد را به نزدیک‌ترین اورژانس بیمارستان منتقل کنید.

تهیه مطلب: دکتر سعیده شیردل، روانپزشک، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان

Template settings