اختلال شخصیت مرزی
طبقه ای از مشکلات و اختلالات روانی وجود دارند که اختلال شخصیت نامیده می شوند. منظور از شخصیت مجموعه ای پایدار از ویژگی ها و گرایش هاست که مشـابهت ها و تفاوت های رفتار روان شناختی افراد ( افکار ، احساسات و اعمال ) را که دارای تداوم زمانی بوده و ممکن است به واسطه فشارهای اجتماعی و زیست شناختی موقعیت های بلاواسطه شناخته شوند یا به آسانی درک شوند، مشخص می کند. شخصیت هر فرد نحوه سازگاری و کنار آیی فرد را با محیط تعیین می کند. در صورتی که مشکلات بارزی در نحوه سازگاری فرد با محیط (رویدادها، افراد و وظایف) ایجاد شود، اختلال شخصیت مطرح می شود.
اختلال شخصیت عبارت است از الگوی ناسازگارانه و بادوام تجربه ی درونی و رفتار که به زمان نوجوانی یا جوانی برمیگردد , و حداقل در دو زمینه ی زیر آشکار می شود. 1)شناخت, 2)هیجان پذیری, 3)عملکرد میان فردی, 4)کنترل تکانه. این الگوی انعطاف ناپذیر در موقعیتهای فردی و اجتماعی مختلف مشهود است و موجب پریشانی یا اختلال می شود.
اختلالهای شخصیت بیانگر مجموعه ای از الگوهای رفتار گوناگون و پیچیده هستند. جلوه ی آشفتگی روانی در هریک از این اختلالها کاملا متفاوت است. با این حال مشکلاتی که افراد مبتلا به اختلالهای شخصیت تجربه میکنند , هر روز و در اغلب تعاملهای آنها با دیگران وجود دارند. خواه مشکلات این افراد وابستگی شدید , ترس زیاد از صمیمیت, نگرانی شدید و رفتار استثمارگرانه باشد یا خشم کنترل ناپذیر. آنها معمولا ناخشنود و ناسازگار هستند. آنها در دور معیوبی گرفتار می شوند که در آن سبک شخصی آشفته شان دیگران را بیزار نموده و از این رو شیوه های برقراری ارتباط مشکل آفرین آنها را تشدید می کند. از آنجایی که اختلالهای شخصیت کل ساختار موجودیت فرد را در بر میگیرند, معمولا متخصصان بالینی آنها را دشوارترین اختلالهای روانی برای درمان میدانند.
گروهی از اختلالات شخصیتی مربوط به مشکلات هیجانی فرد می باشند. اعتقاد بر این است که شخصیت مرزی بدواً نوعی اختلال در سیستم تنظیم هیجانی است. الگوهای رفتاری مرزی از نظر عملکردی با عدم تنظیم بنیادی چندین هیجان یا تمامی هیجانها (هم مثبت و هم منفی) رابطه داشته ویا پیامد غیرقابل اجتناب این عدم تنظیم هیجانی میباشد.
ویژگی ها
بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی تقریباً همیشه به نظر میرسد که در بحران به سر میبرند. تغییر سریع خلق در این افراد شایع است: یک لحظه ممکن است نزاعطلب باشند، لحظهٔ بعد افسرده و لحظهای دیگر شاکی از این که هیچ احساسی ندارند. رفتار این گونه بیماران بسیار غیرقابل پیش بینی است و از همین رو آنها تقریباً هیچ وقت به آن مقدار کارآیی که در توانشان هست، دست نمییابند. دردناک بودن ذاتی زندگی آنها در خودزنیهای مکرر آنها مشهود است. این گونه بیماران برای جلب کمک دیگران، ابراز خشم، یا برای کرخت کردن خود در برابر حالت عاطفی فلج کنندهای که دارند، ممکن است رگ دست خود را بزنند یا به اشکال دیگری خودزنی کنند.
بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی چون احساس وابستگی و خصومت را همزمان دارند، روابط بین فردیشان آشفته و به هم ریخته است. ممکن است به کسی که احساس نزدیکی با او میکنند، وابسته شوند، و از طرف دیگر نسبت به دوستان صمیمی خود هم اگر احساس سرخوردگی پیدا کنند، خشمی بسیار زیاد ابراز میکنند. بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی نمیتوانند تنهایی را تحمل کنند و برای تشفی خود حتیٰ به نحوی دیوانهوار به جستجوی ایجاد رابطه بر میآیند، ولو این رابطه برای خودشان ارضاءکننده نباشد. آنها برای رفع تنهایی خود حتیٰ اگر دیری هم نپاییده باشد، با غریبهها دوست میشوند یا به بیبندوباری میافتند. آنها اغلب از احساس مزمن پوچی و بیحوصلگی و فقدان احساس هویتی یکدست (ابهام در هویت) شاکیاند، و وقتی تحت فشار قرار میگیرند، از این شکایت میکنند که أکثر اوقات علیٰرغم ابراز شدید حالات عاطفی دیگر بسیار افسردهاند.
کارکرد بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نیز به گونهای است که روابط آنها مختل میشود، چون همهٔ افراد را یا خوب مطلق میپندارند یا بد مطلق. یعنی افراد به نظر آنها یا حامی آنهایند و لذا باید به آنها دل بست، یا منفور و آزارگرند و احساس امنیت آنها را مختل میکنند، چون همین که ببینند بیمار به آنها وابسته شده، او را ترک میکنند و از این رو تهدیدی برای او محسوب میشوند. در نتیجه این دونیمسازی است که بیمار، افراد خوب را آرمانی میبیند و افراد بد را به کلی فاقد ارزش.
همه گیر شناسی
تاکنون هیچ مطالعهای نشده که میزان قطعی شیوع این اختلال را نشان دهد. اما به نظر میرسد در یک تا دو درصد از جمعیت وجود داشته باشد و در زنها نیز دو برابر مردها شایع است. شیوع اختلال افسردگی اساسی، اختلالات مربوط به مصرف الکل، و سوء مصرف مواد، در بستگان درجهٔ اول افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، بیشتر از جمعیت عمومی است. نرخ شیوع اختلال شخصیت مرزی در جامعه حدود ۱.۶٪ تخمین زده می شود اما ممکن است تا ۵.۶٪ افزایش یابد. نرخ شیوع این اختلال در خدمات بهداشتی و درمانی اولیه حدود ۶٪، افرادی که به کلنیک های بهداشت روان سرپایی مراجعه می کنند حدود ١٠٪، و بیمارانی که در بیمارستان های روانی بستری می شوند حدود۲۰٪ است. شیوع اختلال شخصیت مرزی در گروه های سنی مسن تر ممکن است کاهش یابد. در رایجترین الگو، میزان عدم ثبات و خطر خودکشی در اوایل جوانی به اوج خود میرسد و سپس با بالارفتن سن فروکش میکند. اکثر افراد مبتلا به اختلال شخصیت سبک زندگی خود را عادی و سالم تصور میکنند و بندرت بدنبال درمان میروند. نوعاً زمانی که رفتارهای ناسازگار آنها به مسائل زناشویی و خانوادگی غیرقابل تحمل همراه با اضطراب، افسردگی، سوءمصرف مواد و اختلالات خوردن منجر میشود، به جستجوی درمان برمیآیند.
علل اختلال
در مورد علل این اختلال شخصیت به عوامل ژنتیک و مغزی و علل اکتسابی یا تجارب ناشاد در دوران کودکی اشاره شده است که به نظر برخی روانشناسان هردو عامل و تعامل آن در ایجاد این اختلال نقش دارد.اما نقش تجارب دوران کودکی بسیار مهم است. بی ثباتی مادر به دلائل مختلف، طرد کودک و عدم وجود دلبستگی امن در دوران کودکی، درگیری بین والدین، تنبیه کودک و بی توجهی به احساسات او، طلاق والدین ، والدین گرفتار و ناسازگار و...از علل اصلی این اختلال شخصیت است.
درمان
اکنون درمان های متعددی در این زمینه آزمایش شده است مثل: درمان روانپویایی، ترکیب راهبردهای شناختی یا رفتاری با رویکرد روانپویایی، درمانهای بینفردی، درمان شناختی، گروهدرمانی، دارودرمانی و ترکیب دارودرمانی و رواندرمانی، همه این درمانها تا حدی برای برخی از بیماران مؤثر بوده است. اخیراً درمان رفتاری دیالکتیک نیز براساس نظریه زیستی- اجتماعی مبنی بر اینکه علائم مرزی عمدتاً بازتاب ناکارآیی سیستم تنظیم هیجانی هستند، در کاهش علائم مرکزی و افزایش سازگاری اجتماعی بیماران مرزی مطرح شده است. از مشکلات درمانی این بیماران می توان به موارد زیر اشاره داشت:
1 . میزان بالا و بی¬قاعده¬ی استفاده از خدمات پزشکی و روان¬ پزشکی
2 . الگوهای تکراری خروج از درمان و قطع درمان توسط این بیماران
3 . حضور و مشارکت نامرتب و بی¬نظم در جلسات روان¬درمانی
4 . امتناع از مصرف داروهای تجویزشده
5 . و به طور کلی، الگوی عمومی عدم پیروی از درمان و عدم پذیرش درمان در این بیماران.
تهیه کننده: لیلا محمدی (دانشجوی دکترای تخصصی روانشناسی بالینی)