پس از وقوع حادثه تروریستی با کودکان چگونه برخورد کنیم؟
در طول دهه های اخیر،حملات تروریستی،تهدید ها و عواقب بعدی آنها افزایش یافته است. تاثیرات حملات تروریستی اثرات بالینی قابل توجهی بر کودکان و افراد خانواده آنها دارد. مدارک در حال افزایشی وجود دارد که برخورد با حادثه تروریستی را از سایر انواع خشونت افتراق می دهد.در کودکان اثرات برخورد غیرمستقیم با تروریسم، مانند قرار گرفتن در معرض تصاویر آن از طریق تلویزیون و سایر وسایل ارتباط جمعی باعث افزایش نگرانی ها شده است. برای دستیابی به پاسخ کنشگرانه و استراتژیک ،آموزش دهندگان،درمانگران و سیاست گذاران باید متوجه اثرات روانشناختی تروریسم باشند. بسیاری از اثرات آسیب ناشی از تروریسم مشابه اثرات سایر آسیب های با علل انسانی و حوادث و بلایای طبیعی می باشد. با توجه به موارد ذکر شده و اهمیت درک روانشناختی این موضوع، لازم است درمانگران و افراد خانواده کودکی که به هر طریقی در معرض این حوادث قرار گرفته است اطلاعات کافی و جامع داشته باشند و در مورد کودکان به کار گیرند.لذا توصیه های زیر جهت مدیریت بهتر شرایط آورده شده است:
1. والدی که تحت تاثیر حادثه قرار گرفته، باید به دنبال مدیریت علائم خود باشد. چرا که والد نگران و آسیب دیده نمی تواند نقش موثری در کاهش اضطراب فرزند داشته باشد.
2. نمی توان فرزندان را به صورت کامل از اخبار دور نگاه داشت. عدم آگاهی از حادثه می تواند ناراحت کننده تر از دانستن واقعیت باشد.
3. لازم است اطلاعات به کودک با توجه به سن او داده شود.
4. کودکان را تشویق کنیم تا در مورد احساسات و نگرانی های خود صحبت کنند. گوش دادن به آنها مهمتر از صحبت کردن است.
5. به سوالات کودکان با هدف همدلی کردن و آرامش بخشیدن پاسخ دهیم.
6. اگر کودک سوال نگران کننده پرسید، سکوت نکنیم. سکوت ممکن است به عنوان علامتی از خطر توسط کودک تعبیر شود.
7. اگر پاسخ سوال پرسیده شده را نمی دانیم، جواب را به آینده موکول کنیم.
8. کودکان بزرگتر ممکن است احساسات خود را با رفتارشان نشان دهند. آنها را تشویق کنیم که احساسات خود را بیان کنند.
9. اطلاعاتی فراتر از سوال پرسیده شده به کودک داده نشود.
10. بعضی از کودکان ممکن است نخواهند راجع به حادثه صحبت کنند. به تصمیم آنها احترام بگذاریم و اطمینان بدهیم که هر زمان نیاز به صحبت در مورد حادثه داشتند، حضور خواهیم داشت.
11. نوجوانان ممکن است در برابر بیان احساسات مقاومت کنند. با آنها در مورد حوادث اتفاق افتاده صحبت کنیم بدون اینکه نا امیدشان کنیم و سو برداشت هایشان را اصلاح کنیم.
12. پاسخ های دفاعی برخی از کودکان و نوجوانان برای سرپوش گذاشتن بر نگرانی و ترسشان ممکن است قدری گیج کننده باشد. مانند بیان این جمله توسط کودک که «ما نباید نگران باشیم چون اتفاقی برای ما نیافتاده است».
13. باید به کودکان یادآوری کنیم که آنها در امنیت و تحت حمایت هستند.
14. برنامه های روزانه کودکان مانند قبل ادامه داده شود.
15. به کودکان اجازه دهیم که خودشان در مورد مسایل روزمره مثل خوردن غذا و پوشیدن لباس تصمیم بگیرند. با این کار احساس کنترل بیشتری بر شرایط خواهند داشت.
16. کودکان را تشویق کنیم که درباره ی احساسات خود نقاشی کنند یا مطلبی بنویسند.
17. با کودکان بازی کنیم و سعی کنیم که در طول بازی کودکان نقش یاری رسان به افراد حادثه دیده را ایفا کنند.
18. به کودکان در مورد آینده امیدواری بدهیم. مثالی ازمشکلاتی که در گذشته داشته و توانسته بر آنها فائق بیاید، بیان کنیم.
19. اکثر کودکانی که مواجهه با حادثه داشته اند، در صورت دریافت حمایت و اطمینان بخشی کافی آسیبی نمی بینند.
20. کودکانی که احتمال آسیب بیشتری دارند، مانند کودکی که فرد مورد علاقه اش را از دست داده، نیاز به حمایت جدی تر و بیشتری دارند.
21. اما چه علایمی نیاز به توجه بیشتر و ارزیابی توسط متخصص دارد؟
اجتناب (به مکان های یادآور حادثه نمی رود)
کرختی احساس (کاهش بیان و بروز احساسات)
تجربه ی مجدد حادثه (به صورت کابوس)
گوش به زنگی (مثل از جا پریدن یا مشکل در به خواب رفتن)
22. پاسخ کودکان ممکن است متفاوت باشد. گاهی به جای ترس و ناامیدی رفتارهای نابسامان یا پرخاشگری بروز می دهند.
23. اگر کودک خودش مضطرب و خجالتی است و زود می ترسد یا به گریه می افتد ممکن است بیشتر آسیب پذیر باشد. لذا نیاز به مراقبت بیشتری دارد.
24. اگر کودک در بازی هایش صحنه حادثه را بازی می کند این به معنی آن است که زیاد راجع به آن فکر می کند واحتمال آسیب بیشتر است.
25. والدین باید از ارتباط دادن این مسائل با مذهب و خدا پرهیز کنند، زیرا خود را درگیر سوالات بیشمار کودکان می کنند که قابل پاسخ نیستند. مثلاٌ این سوال که مگر خدا مراقب ما نیست پس چرا مواظب این بچه ها و خانواده ها نبوده است.
26. اگر کودک در حال بازی است به این معنی نیست که به اطرافش بی توجه است.
پس در صورت وقوع حوادث تروریستی، مراقبت از شرایط روانی خود و کودکان در اولویت قرار دارد .با توجه به اینکه برخی کودکان آسیب پذیرتر هستند ،نیاز به توجه بیشتری دارند. به آنها اجازه دهیم در مورد احساسات خود صحبت کنند و به سوالاتشان پاسخ دهیم. اگر متوجه شدیم که احتمالن مشکلی وجود دارد،به یک روانپزشک یا روانشناس مراجعه کرده و از آنها کمک بگیریم.
تهیه مطلب: دکتر سعیده شیردل، روانپزشک، دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان